گاوصندوق قلب گیج

درباره بلاگ

به خدا حیف تو گل رفتی و من اینجایم.
به خدا نیست مرا راه، به سویت آیم.
به خدا جان به فدای تو کنم درد اینست،
که تو از جان ببریدی و هنوز اینجایم.
*************************************
خواستم از رفتنت بر سر بریزم خاک را
آنقدر که گریه کردم،گل بکردم خاک را
ناگهان از قلب من آتش برون زد و بسوخت
آن گلی را که بزادم،کوزه کردم خاک را
**************************************
به یک نظر چو چشمم به یار افتاد
جهان به پیش نظرم همچو خار افتاد
کجاست؟بگویید خبری زان مرد وفا
ز بی خبری گردنم در طناب دار افتاد
***************************************
وقتی میخواستی بری از پیش ما
بد زدی تو رو دل ما نیش ما
ولی بدون حقمو پس میگیرم
یه روز باید حساب کنی فیش ما
***************************************
این دروغ و محمل است یاران باور نکنید
همه مکر و حیله است جانان باور نکنید
شوق او در رفتنش افزون بود از قول او
این نصیحت قابل است،خواه آن باور نکنید.
***************************************
عمر ما میگذرد همچو وزان باد سحر
به فراقیم ز روی و نشنیدیم خبر
گوید امروز رود شکر برین دهر روان
او نداند که سحر باز وزد باد سحر
***************************************
مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم
که هر مشتی ز خاکش را چو جان خویشتن دارم.

بایگانی
آخرین مطالب
پیوندهای روزانه

۴۰ مطلب در مرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

۱۸ مرداد ۹۴ ، ۲۱:۵۸

انصافه عایا؟

یادم میاد به حدود شش سال پیش. یه مجموعه آهنگ گذاشته بودم رو اسپیکر صداشم تا ته برده بودم و داشتم حاااال میکردما. میزدم و میخوندم باهاشونو همه مدل رقصی هم می آزمودم: دی

یکهو برگشتم دیدم پشت سرم پوزیشن خانواده: داداشه اخم در هم، مامانه اشک در چشم، خواهره زل به یه نقطه. و من برای اولین بار مفهوم آهنگ غمگینو کشف کردم. آهنگی که من باهاش قر میدم و بقیه اشک میریزن:/

منی که با آهنگ غریبه علی اصحابی تکنو میرقصیدم الان نشسته ام با قلبم رو تکراره مرتضی میگریم! چرا؟ غمگینه آهنگه عایا؟

+ من هر چند وقت یکبار به یه خواننده گیر میدم. الانم نوبت این بیچارس. گیر ندین:(

۱۸ مرداد ۹۴ ، ۱۸:۰۸

عجب رسمیه!

اسلام واقعا به ما زن ها حق اقتصادی داده. دارم بلندیهای بادگیر میخونم، ارث برادر در صورت نبود پسر به دخترش نمیرسه به خواهره هم( عمه منظورمه) نمیرسه! به شوهر عمه میرسه!!! عجبا! این مال مسیحیاس؟

۱۸ مرداد ۹۴ ، ۱۲:۴۷

غذا املت مزین به مرغ داریم.

میدونید از طرفندای جالب مامان من در آشپزی چیه؟

مرغو به ابعاد ده سانت در ده سانت خرد میکنه همینجوری با پیاز میذاره آبپز میشه، بعد میاره سر سفره و میگه فکر کردم ساده اش خوشمزه تره!!(مرغ مگه مزه داره آخه؟)

بعد هرکی یه لقمه برمیداره میخوره باقیش میمونه؛ تبدیل میشه به املت معمولی به علاوه مرغ و فلفل دلمه‌. نمیدونم بازمانده های این قراره به چی تبدیل بشه؟ احتمالا باهاش دمپختک بذاره 

 :-\ 

پیریه و بی حوصلگی دیگه:(

۱۸ مرداد ۹۴ ، ۱۰:۱۹

کجایی، کجایی، کجایی

خواب دومین از دست رفته ی عزیزمو دیدم. داشتم می رفتم دنبالش که جلوی سوزوندن حاصل عمرشو بگیرم، بیدار شدم.


+ تعبیرشو پیدا نکردم. اینم اولین باره تو خواب میبینمش.

۱۷ مرداد ۹۴ ، ۱۵:۳۲

خوابشو دیدم.

بعد از رفتنش برای اولین بار خوابشو دیدم. حوله حمام پوشیده بود و سعی داشت توجیحم کنه. مامانو بوسید و منو بغل کرد. نازنین و علی هم اومدن بغلش. تو خواب فکر کردیم رفتنش سرکاری بوده. تا وقتی بیدار شدم و فهمیدم خوابه تو بغلش بودم. بوی خودش بود و دیگه بو سیگار نمیداد.

تعبیر زنده شدن مرده خوشحالیش اونوره. همین عالیه.


+دروغ دوست داشتنی، واقعا دروغ دوست داشتنی بود. از تحسین و تمجیدش شیرین تر چیزی  تو دنیا ندیدم. هیچی.

حالا مرده پرست یا زنده پرست. مرتضی پاشایی هم بالاخره وقتی زنده بود و مریض نبود طرفدار داشت.مثل همه خواننده ها. این حرفا فقط دل این دسته رو آتیش میزنه. انصاف داشته باشید آخه. درسته بعد این ماجرا ها خیلیا باهاش آشنا شدن و حالا از جو گیریشون یا از خوش اومدن واقعیشون طرفدارش شدن، ولی این دلیل بی احترامی و ندید گرفتن احساسات دیگران نمیشه.

اسمش عشقه منتشر میشه تا ۷-۸ روز دیگه. من خواهم خرید. حتی اگه نتونم گوش بدم. 

کاش طرفدارا یاد بگیرن به جای درآوردن حرص طرفدارای سایرین اسطوره خودشونو شاد کنن.

در ضمن امپراطور و خانواده ی خاص اصطلاحای قدیمی طرفدارای مرتضان. یه نگاه به آرشیو وبلاگا و تاریخ اینستای مرتضی همه چیو معلوم میکنه.

حالا من چرا حرص میخورم خدا میدونه.

۱۶ مرداد ۹۴ ، ۰۵:۲۲

برایت میخوانم خدا.

ارون صدای احساسه دل
بارون چشات میشناسه
تو رو از دست دادم توی لحظه
آدم دنیاشو میبازه
تلخه سکوته این خونه
آخه غیر از خدا کی می دونه
تو دلم آتیشه با تو بهتر میشه حال این دیوونه
این روزها سخت تر از اونیه که باور کنی
مگه میشه با یه خاطره سر کنی
تو می دونی من چیزی نگم بهتره
تو دنیا کی از ما عاشق تره
یه جوره هق هق زدم صدام زخمیه
این اون دردی که نمی فهمیه
یه دفعه پرپر شد پر پروازمون
گرفتس چقدر دل آسمون

من دلخورم توام هستی
ولی باز این غرورو نشکستی
چی شده بی خوابی
تو که راحت رو من چشماتو می بستی
درگیره درده مجنونم مردم میگن که دیوونم
اگه تنها تنها میری زیر بارون که من پریشونم
این روزها سخت تر از اونیه که باور کنی
مگه میشه با یه خاطره سر کنی
تو می دونی من چیزی نگم بهتره
تو دنیا کی از ما عاشق تره
یه جوره هق هق زدم صدام زخمیه
این اون دردیه که نمی فهمیه
یه دفعه پرپر شد پر پروازمون
گرفتس چقدر دل آسمون

**

۱۵ مرداد ۹۴ ، ۲۰:۰۹

پروردگارا...

من الان به مامانم که تو این سن بهم میگه ابروتو باید برداری ولی به سیبیلت دست نمیزنی!! چی باید بگم؟

۱۵ مرداد ۹۴ ، ۱۷:۴۱

آهنگ شناسی

فقط یه بیلا میتونه با روزای سخته مرتضی برقصه و با نفسش گریه کنه:)

۱۴ مرداد ۹۴ ، ۱۰:۳۴

از الطاف الهی

داشتم فکر میکردم از بزرگترین موهبت های الهی که خداوند به بندگان خاص خودش اعطا میکنه.....


یه دوست وبلاگی ماناست. ازونایی که هفت هشت ده سال دوست هم میمونن و جیک و پوک همو کامل میدونن.

پروردگارا....

عطا کن.