باز خواب:)
خواب دیدم ملکه ای قراره بشم و میخوان بکشنم یه قهرمانم اون وسط بود که یادم نی!
+ خواب پریروزه:)
خواب دیدم ملکه ای قراره بشم و میخوان بکشنم یه قهرمانم اون وسط بود که یادم نی!
+ خواب پریروزه:)
بر میگردم بلاگفا.
آدرسش تو پست بالایی هست دیگه!
بیانو دوس ندارم، هیچ چیز دیگه ای رو هم دوس ندارم.
بلاگفا رو دوس دارم چون به قول یکی صفحه ی سفیدیه مقابل تو.
خوب موفق شدم. دومین نفرم شرش کم شد! خخخ
منتظرم باشید. به موقع سر بزنید عزیزان. کامنت هم به تعداد کافی بذارید وگرنه آهم وبلاگاتونو میگیره.خخخ
یعنی مدیونین فکر کنید از لینک کردن افراد جز برای استفاده از تک تک شون هدف دیگه ای دارم:)
عزیزانی که لینکتون کرده ام. روزی سه چهار بار سر میزنم بهتون و شما دوروزی یه بار آپ میکنین، قدرمو بدونین خدایی.
یکی بهم اعتراض کرد چرا اینقدر زیر هر پست زر زر میکنم، منم نگفتم این کارم اعلام وجودیه که یعنی آقا این پستو خوندم. غمبرک گرفتم که آره من چقد پر حرفم و ازین به بعد حرفی نمیزنم و... حالا نفر دوم افسردگی گرفته که وای هیشکی منو دوس نداره. نمیدونه بیچاره که اینجانب (البته اگه آدم حسابمون کنن) روزی سه چهار بار به امید دیدن پست جدید میگشایم وبش را!
تفاوت سلیقه اس مطلقا. من به هر دو نوعش احترام میذارم. عشقمید جفتتون:)
+ خواب هم دیدم دیشب که یادم رفته دیگه.
++:)
حقیقت اینه که تابستونی که همه پی کلاس زبان و باشگاهو کوه و دشت و دمرن؛ من تمرگیدم تو خونه و منتظر تا عمر به سر آید؛ بعد از منی که در حالت عادی اینقدر پوچم توقع پزشکی دانشگاه تهران داشتند عزیزان. بابا همه چون با هوشن (نه حالا تو هستی:/ ) که قله فتح نمیکنن ، یه سریام مث ما داغوووون. انگل جامعه. بخور و پس نده. ۲۲ساعت شبانه روزو میشینن ذل میزنن، به کجا؟ الله اعلم.
گوشیشونم اشتباهی جا لیوان میبرن تو آشپزخونه که آب یخ بخورن آخرش بهخودشون میان میبینن دارن چایی فوت میکنن.
مامانه میگه عینکمو بده، کنترلو بر میدارن میدن به داداشه.
سرشونم تو گوشی و تی وی و کتاب و هیچ کوفتی نیست.
اینا نیستن کلن. ولشون کنید. شاید خوب نشن ولی حداقل ویروسشونو انتقال نمیدن! نکبتا رو!
+اونایی که میاین رد شدنی یه چرت و پرت میگین میرید. از الان با همتونم : مرض
++دوستان سوء تفاهم نشه با اوناییم که رد شدنی میان مزه میپرونن. وگرنه شما چش مایی
_قهرم باهات. قهر که نه دلخورم.
+ !!
_همراهیم نمیکنی. میگم بریم فلان کارو کنیم میگی نه.
+خوب خوشم نمیاد. تو کاری که من دوس دارم بگو انجام میدیم.
_اصلا تو چی دوست داری؟؟
+؟؟؟
چی بگم آخه.
اتاقمو ازم گرفته جلو چششم یادش افتاده ا اینم هست!
برید برید منحرفا. زمزمه عاشقانه با معشوق نیس. مامان جانمن. خخخ
دفعه اولم مثل این دفعه خواب دیدم که شب دیر وقت رفتم دنبال داداش کوچیکه که میخواد ازون خیابون خطرناکه واسه خریدن یه چیز ضروری رد شه و اونجا چیزای عجیب دیدم. دفعه دوم دیدم با هم داریم میریم و حس امنیتم کمترم شد شاید. چیزای خیلی بدی میدیدم. و این خیابونه واقعیه واقعیه. هعی
+جمعا سه بار خواب شب این خیابونو دیدم.
++اسم وبلاگمو به خواب گردی تغییر بدم بهتر نیست:/؟
اگر چهره ای متفاوت از من را میخواهید( شایدم این فقط تخیل خودمه که متفاوته خخخ) به وب دیگرم بروید
http://doostamkhoda.persianblog.ir